هنگامه عزا
هنگامه عزا
هنگامه عزاشد طوفان غم بپاشد زینب خدانگهدار زینب خدانگهدار
درناله کربلا شد نی شمع نینوا شد زینب خدانگهدار زینب خدانگهدار
آتش به خیمه هاشد ازدیده خون رهاشد زینب خدانگهدار زینب خدانگهدار
------------------------------------------------------------------------------------
هنگامه غم وهجران رسیده است نخل امیدووصل خواهرخمیده است
هرگوشه ایی گلی افتاده روی خاک یانعش بی سری درخون تپیده است
شد موسم فراق پایان انتظار فصل خزان گل دین را گه بهار
از خون لاله ها روید نهال عشق گلواژه ی امید بر پیک دین سوار
خواهر خواهر خواهر خدانگهدار زینب زینب گردیده وقت پیکار
------------------------------------------------------------------------------------
هنگامه عزا وقت جدایی است درسرهوای یار،شورخدایی است
درسینه شعله کرببلایی است نی هم نوای دل،دل نینوایی است
خواهرسرمرا از تن جدا کنند از کربلا تو را با غم رها کنند
زنجیرکینه بر دستان کودکان فریاد وناله از جور وجفا کنند
خواهر خواهر خواهر خدانگهدار زینب زینب گردیده وقت پیکار
----------------------------------------------------------------------------------
بارسفر ببند ای زینب حزین کم آه وناله کن ای خواهر غمین
یاران وکودکان دست تومیدهم با غربت دل خونین شان نشین
شد لحظه وداع سویم نما نگاه سوزددل من ازاین درد وسوزوآه
دیدی اگر مرا آهسته ناله کن بی سربه روی خاک درگودقتله گاه
---------------------------------------------------------------------------------
دریای خون شودصحرا زخون ما گردد زتیغ کین سرها زتن جدا
هرگوشه ایی گلی افتد به روی خاک آتش زند عدواز کینه خیمه ها
با پرچم امید لبیک حق بگو راه عدالت و آزادگی بپو
نیک از حکایت دردوعزا بگو اشک مصیبت ازرخصارگل بشو